تجزیه و تحلیل انحرافات

تحلیل واریانس یا انحرافات به تفاوت میان تعداد برنامه‌ریزی شده و تعداد حقیقی اشاره دارد و تصویری از عملکرد کلی شرکت در یک دوره‌ی گزارش‌دهی در اختیار ما قرار می‌دهد. در این بخش از واژه نامه حسابداری به بررسی این مفهوم، اهمیت آن و انواع انحرافات (مواد، دستمزد و سربار ثابت) می‌پردازیم.

 

تجزیه و تحلیل انحرافات (Variance analysis) را می‌توان به عنوان “تجزیه و تحلیل تفاوت میان تعداد برنامه‌ریزی‌شده و تعداد حقیقی” خلاصه کرد. مجموع انحرافات تصویری از عملکرد عالی یا عملکرد ضعیف کلی در یک دوره‌ی گزارش‌دهی را در اختیار ما قرار میدهد. شرکت‌ها مطلوبیت هر مورد را با مقایسه‌ی هزینه‌های حقیقی و هزینه‌های استاندارد در صنعت ارزیابی می‌کنند. برای مثال، با فرض داشتن حجم برابر از مواد خام، اگر هزینه‌ی حقیقی این مواد از هزینه‌ی استاندارد آن‌ها کمتر باشد، منجر به انحراف هزینه‌ی مطلوبی می‌گردد (یعنی درآمدهای حاصل از تقلیل هزینه). با این حال، اگر تعداد استاندارد برای این مواد ۱۰,۰۰۰ بوده و ۱۵,۰۰۰ عدد از آن نیز برای تولید لازم باشد، این مورد انحراف مصرف نامطلوبی است زیرا نسبت به آنچه پیش‌بینی شده بود، مواد بیشتری مصرف شده است.

 

نقش تجزیه و تحلیل واریانس

زمانی که استانداردها با تعداد حقیقی عملکردها مقایسه شوند، تفاوت بین آن‌ها چیزی است که “انحراف یا واریانس” نام دارد. انحرافات هم برای هزینه و مصرف مواد و هم برای دستمزد و سربار متغیر محاسبه می‌شوند. با این حال، تمام انحرافات مهم نیستند. بهتر است که مدیریت تنها به آن انحرافاتی توجه کند که غیرمعمول یا خیلی قابل‌توجه هستند. شرکت‌ها اغلب با تجزیه و تحلیل این انحرافات می‌توانند از این اطلاعات استفاده کرده تا مشکلی را تشخیص داده و آن را حل کنند و یا عملکرد کلی شرکت را بهبود بخشند.

 

 

انواع انحرافات

همانطور که در بالا اشاره شد، مواد، دستمزد و سربار متغیر دارای انحرافات مصرف/کارایی و انحرافات هزینه هستند؛ از طرف دیگر، سربار ثابت نیز دارای انحرافات حجم و انحرافات بودجه است.

 

variance-analysis.jpeg

 

 

روش ستونی برای تجزیه و تحلیل انحرافات

هنگام محاسبه‌ی انحرافات، راحت‌ترین راه، استفاده از روش ستونی و وارد کردن تمام اطلاعات مربوط است. با مثال زیر می‌توان این روش را به بهترین شکل نشان داد:

شرکت XYZ تولیدکننده‌ی ابزار مکانیکی است. سربار بر مبنای ساعات کار مستقیم برای محصولات به کار گرفته می‌شود. سطح مبنای فعالیت ۴,۰۳۰ ساعت است. برگ هزینه‌ی استاندارد شرکت در زیر قرار داده شده است:

مواد مستقیم: هر یک از ابزار ۶ قطعه و هر قطعه ۰.۵۰ دلار

دستمزد مستقیم: هر یک از ابزار ۱.۳ ساعت و هر ساعت ۸ دلار

سربار تولید متغیر: هر یک ار ابزار ۱.۳ ساعت و هر ساعت ۴ دلار

سربار تولید ثابت: هر یک از ابزار ۱.۳ ساعت و هر ساعت ۶ دلار

این شرکت در در ماه ژانویه ۳۰۰۰ عدد از این ابزار تولید کرد. بودجه‌ی هزینه سربار ثابت ۲۴,۱۸۰ دلار بود. هزینه‌های حقیقی در آن ماه به شکل زیر بودند:

مواد مستقیم: ۲۵,۰۰۰ قطعه و هر کدام به مبلغ ۰.۴۸ دلار خریداری شد

دستمزد مستقیم: ۴۰۰۰ ساعت و به قیمت ۳۶،۰۰۰ دلار کار انجام گرفت سربار تولید متغیر: هزینه حقیقی ۱۷,۰۰۰ دلار بود

سربار تولید ثابت: هزینه حقیقی ۲۵,۰۰۰ دلار بود

انحرافات مواد

materials-variance-analysis.jpeg

 

با جمع کردن این دو متغیر به انحراف کلی می‌رسیم که ۳۰۰۰ دلار (نامطلوب) است. این انحراف، انحرافی است که مدیریت باید آن را بررسی کرده و به دنبال راهی برای بهبود آن باشد. اگرچه انحراف قیمت مطلوب است، اما ممکن است مدیریت بخواهد بررسی کند که چرا شرکت به موادی بیش از حد استاندارد که ۱۸,۰۰۰ قطعه است، نیاز دارد. این مسئله ممکن است به خاطر این باشد که یا شرکت مواد ناقص و معیوب دریافت کرده و یا ماشین‌آلات مشکل/عیب فنی دارند.

انحرافات دستمزد با جمع کردن این دو متغیر به انحراف کلی می‌رسیم که ۴۸۰۰ دلار (نامطلوب) است. این انحراف، انحراف دیگری است که مدیریت باید آن را بررسی کند. مدیریت باید بررسی کند که چرا قیمت حقیقی دستمزد از قیمت استاندارد بیشتر و چرا ۱۰۰۰ ساعت کار بیشتر برای تولید لازم است. همان روش ستونی که شبیه به فرمت دستمزد است را می‌توان برای هزینه‌های سربار متغیر به کار گرفت؛ زیرا در این مثال سربار متغیر بر اساس ساعات کار به کار رفته است.

 

انحرافات سربار ثابت

با جمع کردن انحراف بودجه و انحراف حجم به انحراف نامطلوب ۱۶۰۰ دلاری می‌رسیم. باز هم این انحراف، انحرافی است که مدیریت باید آن را بررسی کند.